سیر شده ام از بس از آدم ها زخم خورده ام!
خدا خیرتان بدهد به من محبّت دروغینتعارف نکنید.
من سیرم....

میر حسین بسیم زاده

بعضی وقتا هست که دوس داری کنارت باشه…
محکم بغلت کنه…
بذاره اشک بریزی راحت شی….
بعد آروم تو گوشت بگه: ” دیوونه من که باهاتم
میر حسین بسیم زاده
می خواهم ...
مُچاله و خیس !..
در آغوشش بمانم!
از پهن شدن بر بند ِ خاطرات ، بیــــزارم...
توسط: میر حسین بسیم زاده
ای کاش زود قضاوت نمیکردم
ای کاش وایستاده بودم
ای کاش دلیلشو میپرسیدم
ای کاش…
توسط: میر حسین بسیم زاده
ساعتها زیر دوش به کاشی های حمام خیره می شوی
غذایت را سرد می خوری ناهار ها نصفه شب ، صبحانه را شام!
لباسهایت دیگر به تو نمی آیند، همه را قیچی می زنی!
ساعتها به یک آهنگ تکراری گوش می کنی و هیچ وقت آهنگ را حفظ نمی شوی!
شبها علامت سوالهای فکرت را می شمری تا خوابت ببرد!
تنهائی از تو آدمی میسازد که دیگر شبیه آدم نیست…
روزهای من اینگونه و شبهایم اصلاً نمیگذرد.
توسط: میر حسین بسیم زاده

لغت نامه هاى دنیا را باید آتش زد !
چقدر نبودن تو را ساده فرض مى کنند ؟!
توسط: امیر حسین بسیم زاده

خیلی وقته که برای دیدن تو ،
اول باید چشمهایم را ببندم …
توسط: امیر حسین بسیم زاده

اینجا همه خوبند خیالت راحت!
نظرات شما عزیزان:
.gif)